دیکشنری
مترجم
بپرس
تخت کلاه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
تخت کلاه. [ ت َ ک ُ ] ( اِ مرکب ) کلاهی چوبین که بر سر مجرمین و گناهکاران نهند. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
کلاهی چوبین که بر سر مجرمین و گناهکاران نهند .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها