تخت پل

لغت نامه دهخدا

تخت پل.[ ت َ پ ُ ] ( اِخ ) دهی از بخش میان کنگی در شهرستان زابل است که در شش هزارگزی باختر ده دوست محمد و دوهزارگزی راه مالرو تخت شاه به ده دوست محمد قرار دارد. جلگه ای گرم و معتدل است و 112تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه هیرمند و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دهی از بخش میان کنگی در شهرستان زابل است که در شش هزار گزی باختر ده دوست محمد و دو هزار کزی راه مالرو تخت شاه به ده دوست محمد قرار دارد جلگه گرم و معتدل است و ۱۱۲ تن سکنه دارد . آب آن از رودخانه هیرمند و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد .

فرهنگ عمید

روشی از کاشت خربزه، هندوانه، و مانند آن که تخم را در زمین هموار می کارند و بعد اطراف آن را خاک می دهند.

پیشنهاد کاربران

بپرس