تخت عاج

لغت نامه دهخدا

تخت عاج. [ ت َ ت ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تخت دندان پیل. ( آنندراج ). اریکه و اورنگی که از دندان پیلان سازند پادشاهان را :
چو بر پشت پیلان نهم تخت عاج
ز هندوستان آورندم خراج.
نظامی ( از آنندراج ).
|| کنایه از روز است. || عبارت از سرین و شرمگاه نیز کنند. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

تخت دندان پیل یا کنایه از روز است یا عبارت از سرین و شرمگاه نیز کنند .

پیشنهاد کاربران

بپرس