تخت بتخت ؛ توپ توپ. بسته بسته. انبوه انبوه. دسته دسته :
در سرایی فرونهادم رخت
برنهادم ز جامه تخت بتخت.
نظامی.
تاک بر تاک شاخهای درخت
بسته برواج کله ، تخت بتخت.
نظامی.
|| قطعه ای از پارچه. هر یک از قطعات جامه یا پرده وامثال آن از سوی پهنا :
... [مشاهده متن کامل]
رخانش تخت دیباهای ششتر
لبانش تنگ شکرهای عسکر.
( ویس و رامین ) .
در سرایی فرونهادم رخت
برنهادم ز جامه تخت بتخت.
نظامی.
تاک بر تاک شاخهای درخت
بسته برواج کله ، تخت بتخت.
نظامی.
|| قطعه ای از پارچه. هر یک از قطعات جامه یا پرده وامثال آن از سوی پهنا :
... [مشاهده متن کامل]
رخانش تخت دیباهای ششتر
لبانش تنگ شکرهای عسکر.
( ویس و رامین ) .