الا اَبلغا خُلتی جابراً
بان خلیلک لم یُقتل ِ
تخاطأت ِ النبل اَحشأه ُ
و اُخّر یومی فلم یعجل.
( صحاح جوهری ).
|| تخطؤ. ( منتهی الارب ) ( المنجد ). خطا کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || از خویشتن نمودن که من بر خطاام و بر خطا نباشی. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).