تخاصم
/taxAsom/
مترادف تخاصم: تعرض، جنگ، دشمنی، ستیز، عداوت، عناد، باهم جنگیدن، باهم عداوت ورزیدن، باهم دشمن شدن
متضاد تخاصم: دوستی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی تَخَاصُمُ: مجادله - بگو مگو-دشمنی
معنی یَخْتَصِمُونَ: با یکدیگر نزاع می کنند (کلمه اختصام به معنای تخاصم و نزاع طرفینی است)
ریشه کلمه:
خصم (۱۸ بار)
معنی یَخْتَصِمُونَ: با یکدیگر نزاع می کنند (کلمه اختصام به معنای تخاصم و نزاع طرفینی است)
ریشه کلمه:
خصم (۱۸ بار)
wikialkb: تَخَاصُم
پیشنهاد کاربران
خصومت، دشمنی، عداوت، عناد ورزیدن / کردن
نزاع، ستیز، دعوا، جنگ، پیکار کردن
نزاع، ستیز، دعوا، جنگ، پیکار کردن