تخازر. [ ت َ زُ ] ( ع مص ) تنگ کردن یک چشم را تا نگاه تیز شود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تنگ کردن پلک چشم را تا نگاه تیز شود. ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). تنگ کردن پلک چشم و بهم آوردن ، تیز نگریستن را. ( قطر المحیط ). به گوشه چشم نگریستن. تنگ چشم نشان دادن خود را. ( قطر المحیط ).
فرهنگ فارسی
تنگ کردن یک چشم را تا نگاه تیز شود تنگ کردن پلک چشم را تا نگاه تیز شود .