تخارها
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
تُخار نام قومی هندواروپایی ساکن تخارستان بود که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می بردند. مردمی قوی و نیرومند بودند و به یکی از زبان های وابسته به گروه زبانی هندواروپایی سخن می گفتند که به زبان تخاری معروف است. هرچند این زبان شرقی ترین زبان شناخته شدهٔ هندواروپایی است، اما از لحاظ بخش بندی ستم - کنتوم، به شاخهٔ غربی یا کنتوم تعلق دارد. [ ۱] [ ۲]
تخارها از اقوام آریایی بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می بردند.
در میانه های سدهٔ دوم پیش از میلاد تخارها بر اثر تهاجمات هون ها ناگزیر به نواحی غربی تر کوچ کردند. منابع چینی در شرح این رویداد از دو قوم یوئه چی و ووسون نام برده اند که از برابر هون ها گریخته، و به نواحی فرغانه رانده اند و اندکی پس از ۱۶۰ پ. م از سیحون ( سیردریا ) گذشتند و به قلمرو دولت یونانی باختر سرازیر شدند. [ ۳] [ ۴] و میان سال های ۱۴۰ تا ۱۳۰ پ. م. دولت یونانی باختر را برانداختند. [ ۵] استرابون از مردمی چادرنشین به نام «تخاروی ( Tokharoi ) » یاد کرده است که در این تهاجم شرکت داشته اند. با برافتادن دولت یونانی باختر، این قبایل بیابان گرد دولت کوشانیان را بنیاد نهادند و پس از آن، تاریخ تخاریان و زیستگاه جدیدشان، یعنی تخارستان با تاریخ این دولت درآمیخت. [ ۶]
با انقراض کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی ( ۲۴۰–۲۷۰ میلادی ) قلمرو آنان و از آن میان تخارستان بر قلمرو ساسانیان افزوده شد. [ ۷] بنابر سنگ نوشتهٔ شاپور اول ساسانی در کعبهٔ زرتشت، او حکومت تخارستان را به پسرش نرسی سپرد و پس از آن، این سرزمین را استانداران ساسانی ملقب به «کوشانشاه» اداره می کردند، [ ۸] تا آنکه در ۳۶۰ م. با تهاجمات گروهی از هون ها موسوم به هون های کیداری به نواحی شرقی شاهنشاهی ساسانیان، حکومت ایرانی کوشانشاهان برافتاد و این سرزمین به تصرف آن ها درآمد. [ ۹] اما دیری نپایید که در اواخر سدهٔ چهارم میلادی موج تازه ای از مهاجمان هون، معروف به هپتالی از جیحون گذشتند و کیداری ها را به نواحی جنوبی تر راندند و نخستین پادشاهی هپتالی را در تخارستان بنیاد نهادند که از تخارستان تا مرو را شامل می شد. [ ۱۰] تخارستان در دست هپتالیان باقی بود، تا آنکه در حدود سال ۵۵۸ م. خسرو اول انوشیروان با یاری خاقانات غربی ترک آنجا را تصرف کرد و هپتالیان را به اطاعت درآورد. اما چیرگی ساسانیان بر تخارستان چندان نپایید، زیرا با گذر ترکان غربی از جیحون و استقرار در نواحی جنوبی آن، تخارستان به دست آنان افتاد. [ ۱۱]


این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتخارها از اقوام آریایی بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می بردند.
در میانه های سدهٔ دوم پیش از میلاد تخارها بر اثر تهاجمات هون ها ناگزیر به نواحی غربی تر کوچ کردند. منابع چینی در شرح این رویداد از دو قوم یوئه چی و ووسون نام برده اند که از برابر هون ها گریخته، و به نواحی فرغانه رانده اند و اندکی پس از ۱۶۰ پ. م از سیحون ( سیردریا ) گذشتند و به قلمرو دولت یونانی باختر سرازیر شدند. [ ۳] [ ۴] و میان سال های ۱۴۰ تا ۱۳۰ پ. م. دولت یونانی باختر را برانداختند. [ ۵] استرابون از مردمی چادرنشین به نام «تخاروی ( Tokharoi ) » یاد کرده است که در این تهاجم شرکت داشته اند. با برافتادن دولت یونانی باختر، این قبایل بیابان گرد دولت کوشانیان را بنیاد نهادند و پس از آن، تاریخ تخاریان و زیستگاه جدیدشان، یعنی تخارستان با تاریخ این دولت درآمیخت. [ ۶]
با انقراض کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی ( ۲۴۰–۲۷۰ میلادی ) قلمرو آنان و از آن میان تخارستان بر قلمرو ساسانیان افزوده شد. [ ۷] بنابر سنگ نوشتهٔ شاپور اول ساسانی در کعبهٔ زرتشت، او حکومت تخارستان را به پسرش نرسی سپرد و پس از آن، این سرزمین را استانداران ساسانی ملقب به «کوشانشاه» اداره می کردند، [ ۸] تا آنکه در ۳۶۰ م. با تهاجمات گروهی از هون ها موسوم به هون های کیداری به نواحی شرقی شاهنشاهی ساسانیان، حکومت ایرانی کوشانشاهان برافتاد و این سرزمین به تصرف آن ها درآمد. [ ۹] اما دیری نپایید که در اواخر سدهٔ چهارم میلادی موج تازه ای از مهاجمان هون، معروف به هپتالی از جیحون گذشتند و کیداری ها را به نواحی جنوبی تر راندند و نخستین پادشاهی هپتالی را در تخارستان بنیاد نهادند که از تخارستان تا مرو را شامل می شد. [ ۱۰] تخارستان در دست هپتالیان باقی بود، تا آنکه در حدود سال ۵۵۸ م. خسرو اول انوشیروان با یاری خاقانات غربی ترک آنجا را تصرف کرد و هپتالیان را به اطاعت درآورد. اما چیرگی ساسانیان بر تخارستان چندان نپایید، زیرا با گذر ترکان غربی از جیحون و استقرار در نواحی جنوبی آن، تخارستان به دست آنان افتاد. [ ۱۱]



wiki: تخارها
پیشنهاد کاربران
لینک ژنتیک پایین قرار می دهم.
تُخار نام قومی هندواروپایی ساکن تُخارستان بود که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می بردند. مردمی قوی و نیرومند بودند و به یکی از زبان های وابسته به گروه زبانی هندواروپایی سخن می گفتند که به زبان تخاری معروف است. هرچند این زبان شرقی ترین زبان شناخته شدهٔ هندواروپایی است، اما از لحاظ بخش بندی ستم - کنتوم، به شاخهٔ غربی یا کنتوم تعلق دارد.
... [مشاهده متن کامل]
پیشینه
تخارها از اقوام آریایی ایرانی تبار بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می بردند.
در میانه های سدهٔ دوم پیش از میلاد تخارها بر اثر تهاجمات هون ها ناگزیر به نواحی غربی تر کوچ کردند. منابع چینی در شرح این رویداد از دو قوم یوئه چی و ووسون نام برده اند که از برابر هون ها گریخته، و به نواحی فرغانه رانده اند و اندکی پس از ۱۶۰ پ. م از سیحون ( سیردریا ) گذشتند و به قلمرو دولت یونانی باختر سرازیر شدند. و میان سال های ۱۴۰ تا ۱۳۰ پ. م. دولت یونانی باختر را برانداختند. استرابون از مردمی چادرنشین به نام �تخاروی ( Tokharoi ) � یاد کرده است که در این تهاجم شرکت داشته اند. با برافتادن دولت یونانی باختر، این قبایل بیابان گرد دولت کوشانیان را بنیاد نهادند و پس از آن، تاریخ تخاریان و زیستگاه جدیدشان، یعنی تخارستان با تاریخ این دولت درآمیخت.
با انقراض کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی ( ۲۴۰–۲۷۰ میلادی ) قلمرو آنان و از آن میان تخارستان بر قلمرو ساسانیان افزوده شد. بنابر سنگ نوشتهٔ شاپور اول ساسانی در کعبهٔ زرتشت، او حکومت تخارستان را به پسرش نرسی سپرد و پس از آن، این سرزمین را استانداران ساسانی ملقب به �کوشانشاه� اداره می کردند، تا آنکه در ۳۶۰ م. با تهاجمات گروهی از هون ها موسوم به هون های کیداری به نواحی شرقی شاهنشاهی ساسانیان، حکومت ایرانی کوشانشاهان برافتاد و این سرزمین به تصرف آن ها درآمد. اما دیری نپایید که در اواخر سدهٔ چهارم میلادی موج تازه ای از مهاجمان هون، معروف به هپتالی از جیحون گذشتند و کیداری ها را به نواحی جنوبی تر راندند و نخستین پادشاهی هپتالی را در تخارستان بنیاد نهادند که از تخارستان تا مرو را شامل می شد. تخارستان در دست هپتالیان باقی بود، تا آنکه در حدود سال ۵۵۸ م. خسرو اول انوشیروان با یاری خاقانات غربی ترک آنجا را تصرف کرد و هپتالیان را به اطاعت درآورد. اما چیرگی ساسانیان بر تخارستان چندان نپایید، زیرا با گذر ترکان غربی از جیحون و استقرار در نواحی جنوبی آن، تخارستان به دست آنان افتاد.
تخارستان در سال ۳۲ هجری قمری/۶۵۲ میلادی توسط سپاهیان عبدالله بن عامر بن کریز به جنگ و صلح گشوده، و بر قلمرو مسلمانان عرب افزوده شد. از سدهٔ نهم میلادی به بعد ( پس از آمدن قوم ترک تبار اویغور در سدهٔ نهم میلادی ) از قوم تُخار و زبان تخاری دیگر اثری پیدا نشده و گمان می رود این زبان با هجوم اقوام ترک به منطقه منقرض شده باشد.
مومیایی شده های تکله ماکان
در اواخر دههٔ هشتاد میلادی، اجساد ۳۰۰۰ - سالهٔ مومیایی شدهٔ چند تخاری که به خوبی سالم باقی مانده بودند در صحرای دورافتادهٔ تکله ماکان در چین کشف شد. آنان دارای موی سرخ - طلایی و ویژگی های اروپایی بودند و به نظر نمی رسید که نیاکان مردمان امروزی چینی باشند.
ژنتیک
بر اساس پژوهش های صورت گرفته بر روی مومیایی ها یافت شده در صحرای تکله مان، هاپلوگروپ پدری میان تخارها به R1b و C2a تعلق داشت.
بر اساس پژوهش های مجله ژنتیکی ( nature ) تبار عمده اسکلت های باستانی دفن شده در سین کیانگ به فرهنگ های هندواروپایی زبان مانند فرهنگ گورچالی و فرهنگ آفاناسیو باز می گردد هم چنین نتایج حاکی اختلاط اندکی با تبار آسیای شرقی است
منبع. Zhang, Fan; Ning, Chao; Scott, Ashley; Fu, Qiaomei; Bj�rn, Rasmus; Li, Wenying; Wei, Dong; Wang, Wenjun; Fan, Linyuan ( 2021 - 11 ) . "The genomic origins of the Bronze Age Tarim Basin mummies". Nature ( به انگلیسی ) . 599 ( 7884 ) : 256–261. doi:10. 1038/s41586 - 021 - 04052 - 7. 1476 - 4687. {{cite journal
https://www. nature. com/articles/s41586 - 021 - 04052 - 7
منابع ها
آناتولی لوین ( Anatole V. Lyovin ) ، درآمدی بر زبان های دنیا ( An Introduction to the Languages of the World ) ، نیویورک ۱۹۹۷، صفحهٔ ۵۲
ریچارد نلسون فرای ( Richard Nelson Frye ) ، ویراستار: احسان یارشاطر، تاریخ ایران کمبریج ( The Cambridge History of Iran ) ، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، صفحهٔ ۲۹
بیوار ( A. D. H. Bivar ) ، تاریخ سرزمین های خاوری ایران ( The History of Eastern Iran ) ، ص. ۱۲۲
ریچارد نلسون فرای ( Richard Nelson Frye ) ، ویراستار: احسان یارشاطر، تاریخ ایران کمبریج ( The Cambridge History of Iran ) ، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، ص. ۱۸۱
گروسه ( R. Grousset ) ، شاهنشاهی استپ ها ( L’Empire des steppes ) ، پاریس، ۱۹۴۸
رقیه بهزادی، قوم های کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، تهران، ۱۳۷۳ ه. خ، ص. ۹
گیرشمن ( R. Ghirshman ) ، ایران ( Iran ) ، لندن، ۱۹۶۱، ص. ۲۹۲
بیوار ( A. D. H. Bivar ) ، تاریخ سرزمین های خاوری ایران ( The History of Eastern Iran ) ، ص. ۲۰۹
همو، ص. ۲۱۲
همان جا
تاریخ طبری، ظهیرالدین نیشابوری، سلجوق نامه، تهران ۱۳۳۲ ش، 7 2/100
احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ ه. ق/۱۹۸۷ م. صص. ۵۷۱–۵۷۴
[مجموعهٔ یونسکو از تاریخ تمدن ها در آسیای میانه، جلد سوم UNESCO Collection of History of Civilizations of Central Asia ) ) ]
Kumar, Vikas; Wang, Wenjun; Zhang, Jie; Wang, Yongqiang; Ruan, Qiurong; Yu, Jianjun; Wu, Xiaohong; Hu, Xingjun; Wu, Xinhua ( 2022 - 04 ) . "Bronze and Iron Age population movements underlie Xinjiang population history". Science.
376 ( 6588 ) : 62–69
Zhang, Fan; Ning, Chao; Scott, Ashley; Fu, Qiaomei; Bj�rn, Rasmus; Li, Wenying; Wei, Dong; Wang, Wenjun; Fan, Linyuan ( 2021 - 11 ) . "The genomic origins of the Bronze Age Tarim Basin mummies". Nature ( به انگلیسی ) . 599 ( 7884 ) : 256–261. doi:10. 1038/s41586 - 021 - 04052 - 7
زبان های تُخاری شاخه ای منقرض شده از خانوادهٔ زبان های هندواروپایی بودند که در هزارهٔ اول پس از میلاد در شمال حوضه تاریم در منطقه سین کیانگ چین توسط تخارها گویش می شدند. از این زبان ها، نوشته هایی از سدهٔ پنجم تا هشتم میلادی به جا مانده است. این دو زبان پس از آمدن قوم ترک تبار اویغور در سدهٔ نهم میلادی منقرض شدند.
این زبان ها در نتیجهٔ پژوهش های تاریخی در ناحیه تورفان شناخته شدند. در اسناد ثبت شده دو زبان نزدیک به هم تخاری A ( همچنین تخاری شرقی، آنگیایی یا تورفانی ) و تخاری B ( تخاری غربی یا کوچایی ) یافت شدند. موضوع متون حاکی از آن است که تخاری A باستانی تر بوده و به عنوان زبان دینی آیین بودایی کاربرد داشته در حالی که تخاری B رایج تر بوده و از تورفان در شرق تا تومشوق در غرب تکلم می شده است. مجموعه ای از وام واژگان و اسامی یافت شده در اسناد پراکریت حوزه لوپ نور، تخاری C ( کرورنی ) لقب گرفته اند.
کهن ترین نسخه های خطی موجود به تخاری B اکنون به قرن ۵ یا حتی اواخر قرن ۴ میلادی مربوط می شود و باعث می شود که تخاری به زبانی باستانی پسین، هم عصر با گوتی، ارمنی کلاسیک و ایرلندی نخستین، تبدیل شود.
پیشینه
تخارها از اقوام آریایی ایرانی تبار بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می بردند.
در میانه های سدهٔ دوم پیش از میلاد تخارها بر اثر تهاجمات هون ها ناگزیر به نواحی غربی تر کوچ کردند. منابع چینی در شرح این رویداد از دو قوم یوئه چی و ووسون نام برده اند که از برابر هون ها گریخته، و به نواحی فرغانه رانده اند و اندکی پس از ۱۶۰ پ. م از سیحون ( سیردریا ) گذشتند و به قلمرو دولت یونانی باختر سرازیر شدند. و میان سال های ۱۴۰ تا ۱۳۰ پ. م. دولت یونانی باختر را برانداختند. استرابون از مردمی چادرنشین به نام �تخاروی ( Tokharoi ) � یاد کرده است که در این تهاجم شرکت داشته اند. با برافتادن دولت یونانی باختر، این قبایل بیابان گرد دولت کوشانیان را بنیاد نهادند و پس از آن، تاریخ تخاریان و زیستگاه جدیدشان، یعنی تخارستان با تاریخ این دولت درآمیخت.
با انقراض کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی ( ۲۴۰–۲۷۰ میلادی ) قلمرو آنان و از آن میان تخارستان بر قلمرو ساسانیان افزوده شد. بنابر سنگ نوشتهٔ شاپور اول ساسانی در کعبهٔ زرتشت، او حکومت تخارستان را به پسرش نرسی سپرد و پس از آن، این سرزمین را استانداران ساسانی ملقب به �کوشانشاه� اداره می کردند، تا آنکه در ۳۶۰ م. با تهاجمات گروهی از هون ها موسوم به هون های کیداری به نواحی شرقی شاهنشاهی ساسانیان، حکومت ایرانی کوشانشاهان برافتاد و این سرزمین به تصرف آن ها درآمد. اما دیری نپایید که در اواخر سدهٔ چهارم میلادی موج تازه ای از مهاجمان هون، معروف به هپتالی از جیحون گذشتند و کیداری ها را به نواحی جنوبی تر راندند و نخستین پادشاهی هپتالی را در تخارستان بنیاد نهادند که از تخارستان تا مرو را شامل می شد. تخارستان در دست هپتالیان باقی بود، تا آنکه در حدود سال ۵۵۸ م. خسرو اول انوشیروان با یاری خاقانات غربی ترک آنجا را تصرف کرد و هپتالیان را به اطاعت درآورد. اما چیرگی ساسانیان بر تخارستان چندان نپایید، زیرا با گذر ترکان غربی از جیحون و استقرار در نواحی جنوبی آن، تخارستان به دست آنان افتاد.
تخارستان در سال ۳۲ هجری قمری/۶۵۲ میلادی توسط سپاهیان عبدالله بن عامر بن کریز به جنگ و صلح گشوده، و بر قلمرو مسلمانان عرب افزوده شد. از سدهٔ نهم میلادی به بعد ( پس از آمدن قوم ترک تبار اویغور در سدهٔ نهم میلادی ) از قوم تُخار و زبان تخاری دیگر اثری پیدا نشده و گمان می رود این زبان با هجوم اقوام ترک به منطقه منقرض شده باشد.
منابع ها. ریچارد نلسون فرای ( Richard Nelson Frye ) ، ویراستار: احسان یارشاطر، تاریخ ایران کمبریج ( The Cambridge History of Iran ) ، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، ص. ۱۸۱
. . . . . . . . . . . . . . . . .
گروسه ( R. Grousset ) ، شاهنشاهی استپ ها ( L’Empire des steppes ) ، پاریس، ۱۹۴۸
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
رقیه بهزادی، قوم های کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، تهران، ۱۳۷۳ ه. خ، ص. ۹
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
گیرشمن ( R. Ghirshman ) ، ایران ( Iran ) ، لندن، ۱۹۶۱، ص. ۲۹۲
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
بیوار ( A. D. H. Bivar ) ، تاریخ سرزمین های خاوری ایران ( The History of Eastern Iran ) ، ص. ۲۰۹
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تاریخ طبری، ظهیرالدین نیشابوری، سلجوق نامه، تهران ۱۳۳۲ ش، 7 2/100
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
• احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ ه. ق/۱۹۸۷
• م. صص. ۵۷۱–۵۷۴
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
• ↑ [مجموعهٔ یونسکو از تاریخ تمدن ها در آسیای میانه، جلد سوم UNESCO Collection of History of Civilizations of Central Asia ) ) ]
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مجموعهٔ یونسکو از تاریخ تمدن ها در آسیای میانه ( UNESCO Collection of History of Civilizations of Central Asia ) ، جلد سوم
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
• سمیعی احمد. ادبیات ساسانی. تهران: انتشارات دانشگاه آزاد ایران، ۱۳۵۵
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
Benjamin W. Fortson, Indo - European Language and Culture: An Introduction, pages 351 - 366, 2004




تُخار نام قومی هندواروپایی ساکن تُخارستان بود که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می بردند. مردمی قوی و نیرومند بودند و به یکی از زبان های وابسته به گروه زبانی هندواروپایی سخن می گفتند که به زبان تخاری معروف است. هرچند این زبان شرقی ترین زبان شناخته شدهٔ هندواروپایی است، اما از لحاظ بخش بندی ستم - کنتوم، به شاخهٔ غربی یا کنتوم تعلق دارد.
... [مشاهده متن کامل]
پیشینه
تخارها از اقوام آریایی ایرانی تبار بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می بردند.
در میانه های سدهٔ دوم پیش از میلاد تخارها بر اثر تهاجمات هون ها ناگزیر به نواحی غربی تر کوچ کردند. منابع چینی در شرح این رویداد از دو قوم یوئه چی و ووسون نام برده اند که از برابر هون ها گریخته، و به نواحی فرغانه رانده اند و اندکی پس از ۱۶۰ پ. م از سیحون ( سیردریا ) گذشتند و به قلمرو دولت یونانی باختر سرازیر شدند. و میان سال های ۱۴۰ تا ۱۳۰ پ. م. دولت یونانی باختر را برانداختند. استرابون از مردمی چادرنشین به نام �تخاروی ( Tokharoi ) � یاد کرده است که در این تهاجم شرکت داشته اند. با برافتادن دولت یونانی باختر، این قبایل بیابان گرد دولت کوشانیان را بنیاد نهادند و پس از آن، تاریخ تخاریان و زیستگاه جدیدشان، یعنی تخارستان با تاریخ این دولت درآمیخت.
با انقراض کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی ( ۲۴۰–۲۷۰ میلادی ) قلمرو آنان و از آن میان تخارستان بر قلمرو ساسانیان افزوده شد. بنابر سنگ نوشتهٔ شاپور اول ساسانی در کعبهٔ زرتشت، او حکومت تخارستان را به پسرش نرسی سپرد و پس از آن، این سرزمین را استانداران ساسانی ملقب به �کوشانشاه� اداره می کردند، تا آنکه در ۳۶۰ م. با تهاجمات گروهی از هون ها موسوم به هون های کیداری به نواحی شرقی شاهنشاهی ساسانیان، حکومت ایرانی کوشانشاهان برافتاد و این سرزمین به تصرف آن ها درآمد. اما دیری نپایید که در اواخر سدهٔ چهارم میلادی موج تازه ای از مهاجمان هون، معروف به هپتالی از جیحون گذشتند و کیداری ها را به نواحی جنوبی تر راندند و نخستین پادشاهی هپتالی را در تخارستان بنیاد نهادند که از تخارستان تا مرو را شامل می شد. تخارستان در دست هپتالیان باقی بود، تا آنکه در حدود سال ۵۵۸ م. خسرو اول انوشیروان با یاری خاقانات غربی ترک آنجا را تصرف کرد و هپتالیان را به اطاعت درآورد. اما چیرگی ساسانیان بر تخارستان چندان نپایید، زیرا با گذر ترکان غربی از جیحون و استقرار در نواحی جنوبی آن، تخارستان به دست آنان افتاد.
تخارستان در سال ۳۲ هجری قمری/۶۵۲ میلادی توسط سپاهیان عبدالله بن عامر بن کریز به جنگ و صلح گشوده، و بر قلمرو مسلمانان عرب افزوده شد. از سدهٔ نهم میلادی به بعد ( پس از آمدن قوم ترک تبار اویغور در سدهٔ نهم میلادی ) از قوم تُخار و زبان تخاری دیگر اثری پیدا نشده و گمان می رود این زبان با هجوم اقوام ترک به منطقه منقرض شده باشد.
مومیایی شده های تکله ماکان
در اواخر دههٔ هشتاد میلادی، اجساد ۳۰۰۰ - سالهٔ مومیایی شدهٔ چند تخاری که به خوبی سالم باقی مانده بودند در صحرای دورافتادهٔ تکله ماکان در چین کشف شد. آنان دارای موی سرخ - طلایی و ویژگی های اروپایی بودند و به نظر نمی رسید که نیاکان مردمان امروزی چینی باشند.
ژنتیک
بر اساس پژوهش های صورت گرفته بر روی مومیایی ها یافت شده در صحرای تکله مان، هاپلوگروپ پدری میان تخارها به R1b و C2a تعلق داشت.
بر اساس پژوهش های مجله ژنتیکی ( nature ) تبار عمده اسکلت های باستانی دفن شده در سین کیانگ به فرهنگ های هندواروپایی زبان مانند فرهنگ گورچالی و فرهنگ آفاناسیو باز می گردد هم چنین نتایج حاکی اختلاط اندکی با تبار آسیای شرقی است
منبع. Zhang, Fan; Ning, Chao; Scott, Ashley; Fu, Qiaomei; Bj�rn, Rasmus; Li, Wenying; Wei, Dong; Wang, Wenjun; Fan, Linyuan ( 2021 - 11 ) . "The genomic origins of the Bronze Age Tarim Basin mummies". Nature ( به انگلیسی ) . 599 ( 7884 ) : 256–261. doi:10. 1038/s41586 - 021 - 04052 - 7. 1476 - 4687. {{cite journal
منابع ها
آناتولی لوین ( Anatole V. Lyovin ) ، درآمدی بر زبان های دنیا ( An Introduction to the Languages of the World ) ، نیویورک ۱۹۹۷، صفحهٔ ۵۲
ریچارد نلسون فرای ( Richard Nelson Frye ) ، ویراستار: احسان یارشاطر، تاریخ ایران کمبریج ( The Cambridge History of Iran ) ، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، صفحهٔ ۲۹
بیوار ( A. D. H. Bivar ) ، تاریخ سرزمین های خاوری ایران ( The History of Eastern Iran ) ، ص. ۱۲۲
ریچارد نلسون فرای ( Richard Nelson Frye ) ، ویراستار: احسان یارشاطر، تاریخ ایران کمبریج ( The Cambridge History of Iran ) ، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، ص. ۱۸۱
گروسه ( R. Grousset ) ، شاهنشاهی استپ ها ( L’Empire des steppes ) ، پاریس، ۱۹۴۸
رقیه بهزادی، قوم های کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، تهران، ۱۳۷۳ ه. خ، ص. ۹
گیرشمن ( R. Ghirshman ) ، ایران ( Iran ) ، لندن، ۱۹۶۱، ص. ۲۹۲
بیوار ( A. D. H. Bivar ) ، تاریخ سرزمین های خاوری ایران ( The History of Eastern Iran ) ، ص. ۲۰۹
همو، ص. ۲۱۲
همان جا
تاریخ طبری، ظهیرالدین نیشابوری، سلجوق نامه، تهران ۱۳۳۲ ش، 7 2/100
احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ ه. ق/۱۹۸۷ م. صص. ۵۷۱–۵۷۴
[مجموعهٔ یونسکو از تاریخ تمدن ها در آسیای میانه، جلد سوم UNESCO Collection of History of Civilizations of Central Asia ) ) ]
376 ( 6588 ) : 62–69
Zhang, Fan; Ning, Chao; Scott, Ashley; Fu, Qiaomei; Bj�rn, Rasmus; Li, Wenying; Wei, Dong; Wang, Wenjun; Fan, Linyuan ( 2021 - 11 ) . "The genomic origins of the Bronze Age Tarim Basin mummies". Nature ( به انگلیسی ) . 599 ( 7884 ) : 256–261. doi:10. 1038/s41586 - 021 - 04052 - 7
زبان های تُخاری شاخه ای منقرض شده از خانوادهٔ زبان های هندواروپایی بودند که در هزارهٔ اول پس از میلاد در شمال حوضه تاریم در منطقه سین کیانگ چین توسط تخارها گویش می شدند. از این زبان ها، نوشته هایی از سدهٔ پنجم تا هشتم میلادی به جا مانده است. این دو زبان پس از آمدن قوم ترک تبار اویغور در سدهٔ نهم میلادی منقرض شدند.
این زبان ها در نتیجهٔ پژوهش های تاریخی در ناحیه تورفان شناخته شدند. در اسناد ثبت شده دو زبان نزدیک به هم تخاری A ( همچنین تخاری شرقی، آنگیایی یا تورفانی ) و تخاری B ( تخاری غربی یا کوچایی ) یافت شدند. موضوع متون حاکی از آن است که تخاری A باستانی تر بوده و به عنوان زبان دینی آیین بودایی کاربرد داشته در حالی که تخاری B رایج تر بوده و از تورفان در شرق تا تومشوق در غرب تکلم می شده است. مجموعه ای از وام واژگان و اسامی یافت شده در اسناد پراکریت حوزه لوپ نور، تخاری C ( کرورنی ) لقب گرفته اند.
کهن ترین نسخه های خطی موجود به تخاری B اکنون به قرن ۵ یا حتی اواخر قرن ۴ میلادی مربوط می شود و باعث می شود که تخاری به زبانی باستانی پسین، هم عصر با گوتی، ارمنی کلاسیک و ایرلندی نخستین، تبدیل شود.
پیشینه
تخارها از اقوام آریایی ایرانی تبار بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می بردند.
در میانه های سدهٔ دوم پیش از میلاد تخارها بر اثر تهاجمات هون ها ناگزیر به نواحی غربی تر کوچ کردند. منابع چینی در شرح این رویداد از دو قوم یوئه چی و ووسون نام برده اند که از برابر هون ها گریخته، و به نواحی فرغانه رانده اند و اندکی پس از ۱۶۰ پ. م از سیحون ( سیردریا ) گذشتند و به قلمرو دولت یونانی باختر سرازیر شدند. و میان سال های ۱۴۰ تا ۱۳۰ پ. م. دولت یونانی باختر را برانداختند. استرابون از مردمی چادرنشین به نام �تخاروی ( Tokharoi ) � یاد کرده است که در این تهاجم شرکت داشته اند. با برافتادن دولت یونانی باختر، این قبایل بیابان گرد دولت کوشانیان را بنیاد نهادند و پس از آن، تاریخ تخاریان و زیستگاه جدیدشان، یعنی تخارستان با تاریخ این دولت درآمیخت.
با انقراض کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی ( ۲۴۰–۲۷۰ میلادی ) قلمرو آنان و از آن میان تخارستان بر قلمرو ساسانیان افزوده شد. بنابر سنگ نوشتهٔ شاپور اول ساسانی در کعبهٔ زرتشت، او حکومت تخارستان را به پسرش نرسی سپرد و پس از آن، این سرزمین را استانداران ساسانی ملقب به �کوشانشاه� اداره می کردند، تا آنکه در ۳۶۰ م. با تهاجمات گروهی از هون ها موسوم به هون های کیداری به نواحی شرقی شاهنشاهی ساسانیان، حکومت ایرانی کوشانشاهان برافتاد و این سرزمین به تصرف آن ها درآمد. اما دیری نپایید که در اواخر سدهٔ چهارم میلادی موج تازه ای از مهاجمان هون، معروف به هپتالی از جیحون گذشتند و کیداری ها را به نواحی جنوبی تر راندند و نخستین پادشاهی هپتالی را در تخارستان بنیاد نهادند که از تخارستان تا مرو را شامل می شد. تخارستان در دست هپتالیان باقی بود، تا آنکه در حدود سال ۵۵۸ م. خسرو اول انوشیروان با یاری خاقانات غربی ترک آنجا را تصرف کرد و هپتالیان را به اطاعت درآورد. اما چیرگی ساسانیان بر تخارستان چندان نپایید، زیرا با گذر ترکان غربی از جیحون و استقرار در نواحی جنوبی آن، تخارستان به دست آنان افتاد.
تخارستان در سال ۳۲ هجری قمری/۶۵۲ میلادی توسط سپاهیان عبدالله بن عامر بن کریز به جنگ و صلح گشوده، و بر قلمرو مسلمانان عرب افزوده شد. از سدهٔ نهم میلادی به بعد ( پس از آمدن قوم ترک تبار اویغور در سدهٔ نهم میلادی ) از قوم تُخار و زبان تخاری دیگر اثری پیدا نشده و گمان می رود این زبان با هجوم اقوام ترک به منطقه منقرض شده باشد.
منابع ها. ریچارد نلسون فرای ( Richard Nelson Frye ) ، ویراستار: احسان یارشاطر، تاریخ ایران کمبریج ( The Cambridge History of Iran ) ، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، ص. ۱۸۱
. . . . . . . . . . . . . . . . .
گروسه ( R. Grousset ) ، شاهنشاهی استپ ها ( L’Empire des steppes ) ، پاریس، ۱۹۴۸
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
رقیه بهزادی، قوم های کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، تهران، ۱۳۷۳ ه. خ، ص. ۹
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
گیرشمن ( R. Ghirshman ) ، ایران ( Iran ) ، لندن، ۱۹۶۱، ص. ۲۹۲
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
بیوار ( A. D. H. Bivar ) ، تاریخ سرزمین های خاوری ایران ( The History of Eastern Iran ) ، ص. ۲۰۹
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تاریخ طبری، ظهیرالدین نیشابوری، سلجوق نامه، تهران ۱۳۳۲ ش، 7 2/100
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
• احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ ه. ق/۱۹۸۷
• م. صص. ۵۷۱–۵۷۴
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
• ↑ [مجموعهٔ یونسکو از تاریخ تمدن ها در آسیای میانه، جلد سوم UNESCO Collection of History of Civilizations of Central Asia ) ) ]
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مجموعهٔ یونسکو از تاریخ تمدن ها در آسیای میانه ( UNESCO Collection of History of Civilizations of Central Asia ) ، جلد سوم
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
• سمیعی احمد. ادبیات ساسانی. تهران: انتشارات دانشگاه آزاد ایران، ۱۳۵۵
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .



