تحیین

لغت نامه دهخدا

تحیین. [ ت َح ْ ] ( ع مص ) تحیین چیزی ؛ گردانیدن برای وی وقت. ( منتهی الارب ). قرار دادن از برای آن وقتی. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || در یک وقت دوشیدن اشتر. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). قرار دادن وقتی برای دوشیدن شتر در تمام شب و روز. || موفق نساختن خدا کسی را به رستگاری. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). توفیق رشادندادن خدا کسی را. ( ناظم الاطباء ). || هلاک کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). هلاک گردانیدن خدا کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به تحین شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس