تحیه. [ ت َ حی ی َ / ی ِ ] ( از ع ، اِمص ، اِ ) تحیت. تحیة. سلام و تعظیم و تواضع. ( ناظم الاطباء ) : محمد ابن اسماعیل کاهلی چو همنامان به تحمید و تحیه.
سوزنی.
رجوع به تحیت و تحیة شود.
فرهنگ فارسی
راسبیه محدثه است
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی تَحِیَّةً: درود فرستادن معنی یُلَقَّوْنَ: روبرو می شوند (عبارت "یُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَسَلَاماً " یعنی : در آن با درود و سلامی [از سوی خدا و فرشتگان] روبرو میشوند ریشه کلمه: حیی (۱۸۴ بار)