[ویکی الکتاب] معنی تَحِیدُ: مهیای فرار می شدی-در اندیشه فرار بودی(از مصدرحید به معنای عدول و برگشتن به عنوان فرار است . کسی که به منظور فرار دارد راه خود را کج میکند ، این حالت را عرب حید میگوید )
ریشه کلمه:
حید (۱ بار)
«تَحِید» از مادّه «حید» (بر وزن صید) به معنای عدول کردن از چیزی و فرار کردن از آن است.
حید به معنی کنار شدن و عدول است مثل «حاد عن الریق حیداً: مال عنه و عدل». د نهج البلاغه 189 در وصف دنیا فرموده: «وَالْعَنودُ الصَّدودُ وَ الْحَیُودُ، الْمَیُودُ» حیود صیغهْ مبالغه از حید است یعنی: دنیا بسیار لجوج و مانع و بسیار کنار شونده و مضطرب است. معنی آیه چنین است: بیهوشی مرگ به حقّ آمد آن چیزی است که در آن میگریختی و متفّر بودی. این کلمه بیشتر از یکبار در کلام اللّه مجید نیست.
ریشه کلمه:
حید (۱ بار)
«تَحِید» از مادّه «حید» (بر وزن صید) به معنای عدول کردن از چیزی و فرار کردن از آن است.
حید به معنی کنار شدن و عدول است مثل «حاد عن الریق حیداً: مال عنه و عدل». د نهج البلاغه 189 در وصف دنیا فرموده: «وَالْعَنودُ الصَّدودُ وَ الْحَیُودُ، الْمَیُودُ» حیود صیغهْ مبالغه از حید است یعنی: دنیا بسیار لجوج و مانع و بسیار کنار شونده و مضطرب است. معنی آیه چنین است: بیهوشی مرگ به حقّ آمد آن چیزی است که در آن میگریختی و متفّر بودی. این کلمه بیشتر از یکبار در کلام اللّه مجید نیست.
wikialkb: تَحِید