دیکشنری
مترجم
بپرس
تحمیلات
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
تحمیلات. [ ت َ ] ( ع اِ ) ج ِ تحمیل. تحمیلها. ( فرهنگ نظام ). رجوع به تحمیل شود.
فرهنگ فارسی
( مصدراسم ) سربار شدن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها