دیکشنری
مترجم
بپرس
تحمیل کننده
/tahmilkonande/
دنبال کنید
واژه نامه بختیاریکا
تَپا
مترادف ها
procrustean
(صفت)
تحمیلی، تحمیل کننده، بزور بکار وادارنده
imposing
(صفت)
با ابهت، تحمیل کننده
فارسی به عربی
فرض
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها