تحمل ناپذیر
/tahammolnApazir/
مترادف تحمل ناپذیر: نامحمول، ناشکیبا، ناصبور، غیرقابل تحمل
برابر پارسی: توانفرسا
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
مترادف ها
سخت، دشوار، طاقت فرسا، بی نهایت، غیر قابل تحمل، تحمل ناپذیر، تن در ندادنی
طاقت فرسا، غیر قابل تحمل، تحمل ناپذیر، تاب ناپذیر
سخت، دشوار، طاقت فرسا، غیر قابل مقاومت، تحمل ناپذیر
سخت، طاقت فرسا، غیر قابل تحمل، تحمل ناپذیر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
unsustainable. . ارادت. . دکتر حسن هناره
جانکاه، جانفرسا، بیش از توان، فراتر از توان
جانفرسا، جانکاه، بیش از توان، فراتر از توان