تحقیق شدن. [ ت َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) محقق گردیدن. بی گمان شدن. آشکارا شدن و به حقیقت پیوستن : تحقیق شد که ناصرخسرو غلام اوست آنکو بگویدش که دو گوهر چه گوهرند.ناصرخسرو.