تحفایه

لغت نامه دهخدا

( تحفایة ) تحفایة. [ ت ِ ی َ ] ( ع مص ) حفاوه. ( ناظم الاطباء ). مبالغه کردن در مهربانی و نوازش کسی. ( منتهی الارب ). تلطف به کسی. ( اقرب الموارد ) ( قطرالمحیط ). || مبالغه کردن در اکرام کسی. ( تاج العروس ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || فرحت و سرور ظاهر نمودن. ( منتهی الارب ). ظاهر کردن فرح و سرور به کسی یا چیزی. ( تاج العروس ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || بسیار پرسیدن از حال کسی . ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس