طوطیان درشکّرستان کامرانی میکنند
در تحسر دست بر سر میزند مسکین مگس.
حافظ.
|| آکنده گوشت شدن جاریه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بهم رسیدن گوشت در مواضع بدن کنیزک. ( شرح قاموس ) ( قطر المحیط ). || فربه گردانیدن ربیع شتر را به حدی که بسیار شود پیه در بدن او و بلند شدن کوهان وی ، پس سواری کرده شدن چند روز و پس رفتن جنبش و فروهشتگی گوشت وی و سخت شدن گوشت وی که متفرق بوده در جاهای آن. ( شرح قاموس ) ( قطر المحیط ). رفتن آکندگی گوشت شتر و پیه ناکی وی بسواری چندروزه که از خوردن علف بهار بهم رسیده بود و سخت گردیدن بجای خویش ، گوشتهای فروهشته آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || لاغر شدن ستور. ( زوزنی ). || مانده شدن اشتر. ( تاج المصادر بیهقی ). مانده گردیدن. ( ناظم الاطباء ). مانده شدن. ( آنندراج ). || برهنه روی شدن زن. || ریختن پرهای کهن مرغ وبرآوردن پرهای نو. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ریختن پر مرغ. ( اقرب الموارد ). || بیفتیدن پشم شتر. ( تاج المصادر بیهقی ). ریختن پشم شتر از ماندگی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از قطر المحیط ). ریختن پشم شتر و موی حمار. ( اقرب الموارد ). افتادن پشم شتر از ماندگی. ( شرح قاموس ).