[ویکی الکتاب] معنی
تُحِسُّ: می یابی
ریشه کلمه:
حسس (۶ بار)
حاسّه همان نیروی درک است که جمع آن حوّاس میاید . و احساس به معنی ادراک با حاسّه است اعمّ از آنکه با دیدن باشد یا شنیدن و یا غیر ان. «فَلَمّا اَحَسَّ عیسی مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْاَنْصاری اِلَی اللّهِ» چون عیسی از آنها کفر احساس کرد گفت: یاران من به سوی خدا کداماند؟ آل عمران :52 در مجمع البیان «اَحَسَّ» را پیدا کردن، دیدن و دانستن نقل کرده است. و همه از مصادیق احساسند. چه مردمانی را که پیش از آنها هلاک کردهایم آیا کسی از آنها را میبینی یا صدائی از آنهامی شنوی؟ * «تَحُسُّنَهُمْ» از باب نَصَرَ یَنْصُرُ به معنی کشتن و مصدر آن حسّبه فتح اول است در اقرب گوید: حَسَّهُ حَسّاً: قَتَلَهُ وَ اسْتَأْصَلَهُ» و در قاموس حَسّ (به فتح اوّل) را حیله و استیصال و قتل گفته است. مجمع البیان در ذیل آیه فوق گوید: علّت این تسمیه آن است که قتل، حسّ را از بین میبرد و در ذیل آیه 152 آل عمران گفته: علّت این تسمیه آن است که مقتول درد قتل را حسّ میکند. معنی آیه چنین میشود: خدا وعده خود را با شما راست کرد آنگاه که آنها را به اذن وی میکشتید. تحسّس به معنی جستجو کردن میباشد خواه با دیدن باشد یا شنیدن . ای پسران من بروید یوسف و برادرش را بجوئید. * صحاح و اقرب الموارد حسیس را صوت خفی گفتهاند. طبرسی و بیضاوی آن را صدائیکه با شنیدن حسّ میشود ذکر کردهاند. معنی آیه این است: آنها صدای جهنّم را نمیشنوند و در آنچه خواسته نفسشان است جاودانند. و اگر مراد از حسیس صوت خفی باشد معنی آن است که حتّی صدای جزئی آن را هم احساس نمیکنند. آن مصدر از برای مفعول است.