تحزب
/tahazzob/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) فراهم آمدن انجمن شدن گرد آمدن . ۲- گروه گروه شدن قوم . ۳- ( اسم ) دسته بندی . جمع : تحزبات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جمع شدن مردم و طرفداری کردن از مرام یا رٲی کسی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید