تحت نظر

لغت نامه دهخدا

تحت نظر. [ ت َ ت ِ ن َ ظَ ] ( ترکیب اضافی ، ص مرکب ) زیر نظر و مراقبت. مورد مراقبت و نگهبانی :اشخاصی که مورد سؤظن باشند تحت نظر قرار میگیرند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) زیر نظر تحت مراقبت .

فرهنگ معین

(تَ تِ نَ ظَ ) [ ع . ] (اِمر. ) تحت مراقبت ، زیرنظر.

پیشنهاد کاربران

مورد بررسی، مورد سنجش
زیر نگر،
زیر نظر ، تحت مراقبت
بالاشراف ؛ در تداول امروز عرب ، تحت نظر.
در سایه پایش، در سایه نگهبانی
under somebody’s tutelage
Under surveillance
Under the observation

بپرس