واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
تَحتِ - تأثیر قَرار گِرِفتَن: فراگرفتن، زیر کارسازی گذاشتن، دچار کارسازی کردن
متاثر
تاثیر گرفته ، اثر گرفته، مشتق گرفته
متضاد و مقابل بی تفاوتی منفعل شدن و تحت تاثیر قرار گرفتن و واکنش نشان دادن است
اثرپذیرفتن ، زیر نفوذ قرار گرفتن، گرایش پیدا کردن / متمایل شدن
در هنایش بودن/ افتادن
زیرنمود جای گرفتن
تحت تاثیر = زیرنمود
تحت تاثیر = زیرنمود