تجوش

لغت نامه دهخدا

تجوش. [ ت َ ج َوْ وُ ] ( ع مص ) گذشتن بهره ای از شب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || فرورفتن به زمین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از قطر المحیط ).

فرهنگ فارسی

گذشتن بهره از شب یا فرورفتن بزمین

پیشنهاد کاربران

بپرس