تجنث

لغت نامه دهخدا

تجنث. [ ت َ ج َن ْ ن ُ ] ( ع مص ) نسبت دادن خود را بسوی غیر اصل خود. || دروا کردن مرغ بازوی [ بال ] خود را و نشستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || به خود پنهان ساختن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || مهربان شدن بر کسی و دوست داشتن او. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس