تجلیل
/tajlil/
مترادف تجلیل: اجلال، احترام، بزرگداشت، تبجیل، تعظیم، تکریم، بزرگ داشتن
متضاد تجلیل: تحقیر، خوارداشت
برابر پارسی: بزرگداشتن، گرامی داشتن، ارج نهادن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- بزرگ داشتن تبجیل . ۲- ( اسم ) بزرگداشت . جمع : تجلیلات . توضیح در عربی بمعنی (( قرار دادن جل اسب را ) ) آمده و ایرانیان در معنی آن تصرف کرده بمعنی (( اجلال ) ) گرفته اند.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
بیعت، تجلیل
جشن، تجلیل، برگزاری جشن
تجلیل، تمجید، تکریم
بلندی، تجلیل، تمجید
تجلیل، جلال
تجلیل، تکریم، درشت نمایی، بزرگ سازی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بزرگداشت
تجلیل: این واژه به معنی جل انداختن روی گرده ی چهارپایان است. ( دهخدا ) .
در پارسی: اعلام شکوه کسی با برجسته سازی ویژگی ها و یا کارهای وی با برگزاری جشن یا آیینی ویژه.
( https://www. cnrtl. fr/definition/glorifier )
... [مشاهده متن کامل]
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
گارگا gārgā ( اوستایی: gargā )
گوبتیاک gubtyāk ( سغدی: qobātyāk )
آپریون āprivan ( سغدی )
در پارسی: اعلام شکوه کسی با برجسته سازی ویژگی ها و یا کارهای وی با برگزاری جشن یا آیینی ویژه.
... [مشاهده متن کامل]
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
گارگا gārgā ( اوستایی: gargā )
گوبتیاک gubtyāk ( سغدی: qobātyāk )
آپریون āprivan ( سغدی )
🇮🇷 واژه ی برنهاده: شکوهداشت 🇮🇷
این کلمه شبیه تعجیل ( عجله کردن ) هست. . .
شریف تر و بزرگ تر