تجلیف

لغت نامه دهخدا

تجلیف. [ ت َ ] ( ع مص ) هلاک کردن سال قحط مالها را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ).

فرهنگ فارسی

هلاک کردن سال قحط مالها را .

پیشنهاد کاربران

بپرس