تجلیز. [ ت َ ] ( ع مص ) تمام تیر کشیدن کمان را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || نوردیدن. || پیچیدن. || کشیدن. || تیز رفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || پی پیچیدن بر تیر و تازیانه و دسته شمشیر و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
تمام تیر کشیدن کمان را . یا نور دیدن . یا پیچیدن . یا کشیدن . یا تیز رفتن . یا پی پیچیدن بر تیر و تازیانه و دست. شمشیر و جز آن .