تجسم کردن


مترادف تجسم کردن: مجسم کردن، در نظر آوردن

معنی انگلیسی:
envision, epitomize

مترادف ها

visualize (فعل)
تصور کردن، تجسم کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن

فارسی به عربی

تصور

پیشنهاد کاربران

بپرس