تجزیت. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) تجزیه : هیچ صاحب حزم و صافی عزم ، بتفرقت ارواح و تجزیت ابدان و اشباح راضی نشود و با خصم جان بجان بکوشد. ( سندبادنامه چ احمد آتش ص 324 ). رجوع به تجزیه شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) تجزیه تجزیه : هیچ صاحب حزم و صافی عزم بتفرقت ارواح و تجزیت ابدان و اشباح راضی نشود و با خصم جان بجان بکوشد .