تجربه نزدیک به مرگ ( به انگلیسی: Near - death Experience ) ( به صورت مخفف: NDE ) نوعی تجربه شخصی عمیق است که مرتبط با مرگ یا نزدیک به آن می باشد و طبق ادعاها، مشخصات مشابهی دارند. این تجربه ممکن است شامل تجربه مثبت و آرام بخش یا تجربه منفی و اضطراب آور یا بدون هیچ حسی باشد. در تجربه مثبت احساساتی مانند احساس خروج از بدن، احساس شناوربودن، سکوت کامل، احساس امنیت و گرما، تجربه ازهم پاشیدگی، دیدن تونل، [ ۱] نور، بستگان فوت شده و غیره باشد و در تجربه منفی، ممکن است شامل احساس درد و اضطراب باشد. توضیحات در مورد این تجربه از نظر علمی و مذهبی بسیار متفاوت است. تحقیقات علمیِ اعصاب شناختی نشان می دهد که این تجربه یک پدیده ذهنی، که ناشی از ادغام بدنی مختل شده و چند حسی است که در هنگام وقایع تهدیدکننده زندگی مانند هنگام تصادف رخ می دهد. [ ۲] [ ۳] [ ۴] [ ۵]
برآورد می شود که در ایالات متحده ۹ میلیون نفر طبق مطالعه ای در ۲۰۱۱ میلادی در سال نامه های آکادمی علوم نیویورک تجربه نزدیک به مرگ را گزارش کرده اند. اکثر این تجربیات نزدیک به مرگ، ناشی از جراحات جدی ای است که جسم یا مغز را تحت تأثیر قرار می دهند. [ ۶]
معادل فرانسوی «expérience de mort imminente» به معنای «تجربه مرگ قریب الوقوع» توسط روان شناس و معرفت شناس فرانسوی «ویکتور اگر»[ معادل ۱] در نتیجه مباحث دهه ۱۸۹۰ میلادی در میان فیلسوفان و روان شناسانی مطرح شد. در این مباحث، درمورد روایت های مرور زندگی که برای صعودکنندگان، هنگام سقوط رخ می دهد بحث می شد. [ ۹] [ ۱۰] در ۱۸۹۲، یک سلسله از مشاهدات غیرعینی و ذهنی توسط آلبرت هایم گزارش شدند که شامل این موارد بودند: کارگرانی که از داربست سقوط می کنند، سربازان مجروح جنگی، صعودکنندگانی که از ارتفاعات سقوط کرده یا سایر افرادی که به مرگ نزدیک شده بودند ( مثل نزدیک شدن به خفگی یا در جریان حوادث و سوانح ) . هم چنین، این اولین باری بود که این پدیده به عنوان یک سندروم بالینی توصیف گشت. [ ۱۱] «سلیا گرین»[ معادل ۲] در ۱۹۶۸ میلادی تحلیلی از ۴۰۰ گزارش دست اول را از تجربه خروج از بدن منتشر نمود. [ ۱۲] این گزارش ها اولین تلاش ها برای ارائه آرایه شناسی از چنین تجربیاتی را نشان می دهد که به آن ها صرفاً به عنوان تجربیات ادراکی غیرعادی یا توهماتی نگریسته می شد. الیزابت کوبلر - راس، روان پزشک و پیشتاز مطالعات نزدیک به مرگ سوئیسی - آمریکایی کتاب خود را با عنوان «مدل کوبلر - راس:آنچه محتضر باید به پزشکان، پرستاران، روحانیون و خانواده های خودشان یاد دهند»[ معادل ۳] منتشر نمود. هم چنین این تجربیات، توسط کارهای ریموند مودیِ روان پزشک، به معروفیت رسید. او در ۱۹۷۵ میلادی اصطلاح «تجربه نزدیک بهِ مرگ»[ معادل ۴] را ابداع کرد که یک «اصطلاح چتری»[ الف] برای عناصر متفاوتی است ( همچون تجربیات خروج از بدن، «مرور تمام نمای زندگی»، نور، تونل یا مرز ) . [ ۱۱] اصطلاح «تجربه نزدیک به مرگ» پیش از آن نیز در ۱۹۷۲ میلادی توسط «جان سی. لیلی»[ معادل ۵] استفاده شده بود. [ ۱۳] [ ۱۴]
برآورد می شود که در ایالات متحده ۹ میلیون نفر طبق مطالعه ای در ۲۰۱۱ میلادی در سال نامه های آکادمی علوم نیویورک تجربه نزدیک به مرگ را گزارش کرده اند. اکثر این تجربیات نزدیک به مرگ، ناشی از جراحات جدی ای است که جسم یا مغز را تحت تأثیر قرار می دهند. [ ۶]
معادل فرانسوی «expérience de mort imminente» به معنای «تجربه مرگ قریب الوقوع» توسط روان شناس و معرفت شناس فرانسوی «ویکتور اگر»[ معادل ۱] در نتیجه مباحث دهه ۱۸۹۰ میلادی در میان فیلسوفان و روان شناسانی مطرح شد. در این مباحث، درمورد روایت های مرور زندگی که برای صعودکنندگان، هنگام سقوط رخ می دهد بحث می شد. [ ۹] [ ۱۰] در ۱۸۹۲، یک سلسله از مشاهدات غیرعینی و ذهنی توسط آلبرت هایم گزارش شدند که شامل این موارد بودند: کارگرانی که از داربست سقوط می کنند، سربازان مجروح جنگی، صعودکنندگانی که از ارتفاعات سقوط کرده یا سایر افرادی که به مرگ نزدیک شده بودند ( مثل نزدیک شدن به خفگی یا در جریان حوادث و سوانح ) . هم چنین، این اولین باری بود که این پدیده به عنوان یک سندروم بالینی توصیف گشت. [ ۱۱] «سلیا گرین»[ معادل ۲] در ۱۹۶۸ میلادی تحلیلی از ۴۰۰ گزارش دست اول را از تجربه خروج از بدن منتشر نمود. [ ۱۲] این گزارش ها اولین تلاش ها برای ارائه آرایه شناسی از چنین تجربیاتی را نشان می دهد که به آن ها صرفاً به عنوان تجربیات ادراکی غیرعادی یا توهماتی نگریسته می شد. الیزابت کوبلر - راس، روان پزشک و پیشتاز مطالعات نزدیک به مرگ سوئیسی - آمریکایی کتاب خود را با عنوان «مدل کوبلر - راس:آنچه محتضر باید به پزشکان، پرستاران، روحانیون و خانواده های خودشان یاد دهند»[ معادل ۳] منتشر نمود. هم چنین این تجربیات، توسط کارهای ریموند مودیِ روان پزشک، به معروفیت رسید. او در ۱۹۷۵ میلادی اصطلاح «تجربه نزدیک بهِ مرگ»[ معادل ۴] را ابداع کرد که یک «اصطلاح چتری»[ الف] برای عناصر متفاوتی است ( همچون تجربیات خروج از بدن، «مرور تمام نمای زندگی»، نور، تونل یا مرز ) . [ ۱۱] اصطلاح «تجربه نزدیک به مرگ» پیش از آن نیز در ۱۹۷۲ میلادی توسط «جان سی. لیلی»[ معادل ۵] استفاده شده بود. [ ۱۳] [ ۱۴]
wiki: تجربه نزدیک به مرگ
تجربه نزدیک به مرگ (فیلم). «تجربه نزدیک به مرگ» ( انگلیسی: Near Death Experience ( film ) ) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به میشل ولبک اشاره کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف