تجدیر. [ ت َ ] ( ع مص ) سزاوار گردانیدن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || اندودن دیوار از گل و گچ و مانند آن. ( اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || آبله نشان شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). چیچک برآوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || برآمدن برِ درخت برابر نخود. ( منتهی الارب ). برآمدن بارآن درخت باندازه نخود. ( ناظم الاطباء ). || نمودار شدن سرهای گیاه مانند جدری. ( منتهی الارب ). نمودار شدن سرهای گیاه مانند چیچک. ( ناظم الاطباء ).