تجاویف

لغت نامه دهخدا

تجاویف. [ ت َ ] ( ع اِ ) تقاعیر. ( قطر المحیط ). جمع تجویف. ( ناظم الاطباء ). || کاواکها و مغازه ها و جوفها. ( ناظم الاطباء ). || تجاویف انف ؛ سوراخهای بینی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

جمع تجویف
( اسم ) جمع تجویف ۱.- لاها . ۲- کاواکها مناره ها.۳- جوفها.

فرهنگ عمید

= تجویف

پیشنهاد کاربران

بپرس