تخلف کردن از، تجاوز کردن از، تخطی کردن از، سرپیچی کردن از
exceed(فعل)
تجاوز کردن، متجاوز شدن از، تجاوز کردن از، متجاوز بودن، بالغ شدن بر، قدم فراتر نهادن، تخطی کردن از
overpass(فعل)
تجاوز کردن از، گذشتن از
فارسی به عربی
انتهک
پیشنهاد کاربران
پای از خط بیرون شدن ؛ از حد تجاوز کردن : پای دلم برون نشد از خط مهر او نی مهره امید من از ششدر سخاش. خاقانی. - پای از خط خود بیرون نهادن ؛ ازحد خویش تجاوز کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .