تجاهل
/tajAhol/
مترادف تجاهل: جاهل نمایی، جهل نمایی، نادان نمایی، نادانی، خود را به نادانی زدن
برابر پارسی: نا دان نمایی، بیخرد نمایی، خودرا بنادانی زدن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) نادانی نمودن خود را بنادانی زدن . یا تجاهل عارف . بنادانی زدن دانا خود را تجاهل العارف .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
بهانه، گریز، طفره، طفره روی، حیله، تجاهل، گریز زنی
تجاهل، طفره و تعلل، وسیله فرار
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نادان نمایی
" کانا نمایی"
واژه " کانا" به چم نادان و جاهل است:
اگر چه گو سرو بالا بود / جوانی کند پیر کانا بود. ( فردوسی )
که پیر فریبنده کانا بود / اگر چند پیروز و دانا بود. ( فردوسی )
چو مهر مهر او خواند شود کانا چو فرزانه / چو کان کین او کاوَد شود فرزانه چون کانا. ( قطران تبریزی )
... [مشاهده متن کامل]
مر تو را خصم و دشمن دانا / بهتر از دوستان همه کانا ( سنائی )
به جای واژه تجاهل نیز می توان " کانانمایی" یا " نادان نمایی" را به کار برد.
واژه " کانا" به چم نادان و جاهل است:
اگر چه گو سرو بالا بود / جوانی کند پیر کانا بود. ( فردوسی )
که پیر فریبنده کانا بود / اگر چند پیروز و دانا بود. ( فردوسی )
چو مهر مهر او خواند شود کانا چو فرزانه / چو کان کین او کاوَد شود فرزانه چون کانا. ( قطران تبریزی )
... [مشاهده متن کامل]
مر تو را خصم و دشمن دانا / بهتر از دوستان همه کانا ( سنائی )
به جای واژه تجاهل نیز می توان " کانانمایی" یا " نادان نمایی" را به کار برد.
به قول خودمون : خود را به کوچه علی چپ زدن
کاناگرایی