تجالید

لغت نامه دهخدا

تجالید. [ ت َ ] ( ع اِ ) تن مردم و کالبد وی. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): فلان عظیم الاجلاد و التجالید؛ اذا کان ضخماً قوی الاعضاء. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

تن مردم و کالبد وی

فرهنگ عمید

اعضا و جسم انسان، کالبد انسان.

پیشنهاد کاربران

بپرس