تثمین. [ ت َ ] ( ع مص ) هشت گوشه کردن. ( تاج المصادربیهقی ) ( زوزنی ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هشت و هشت رخ کردن. ( فرهنگ نظام ). || قیمت گذاشتن بر کالا. ( از قطر المحیط ). بحدس و تخمین قیمت کردن کالا. ( از ناظم الاطباء ).