تتنن

لغت نامه دهخدا

تتنن. [ ت َ ت َن ْ ن ُ ] ( ع مص ) دوستان را گذاشتن و با اغیار پیوستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تنتنة؛ یکی مصحف دیگریست. ( قطر المحیط ). رجوع به تنتنه شود.

پیشنهاد کاربران