تتنای

لغت نامه دهخدا

تتنای. [ ] ( اِخ ) والی ایران در فلسطین. پیرنیا در تاریخ ایران باستان آرد: پس از آن داریوش فرمانی صادر کرد، بدین مضمون : «پس حال ای تتنای والی ماورای نهر شتر بوزنای و رفقای شما... که آن طرف نهر میباشید از آن دور شوید و بکار این خانه خدا متعرض نباشید اما حاکم یهود و مشایخ یهودیان این خانه خدا را در جایش بنا کنند و فرمانی نیز از من صادر شده که شما با این مشایخ یهودبرای بنا کردن این خانه خدا چگونه رفتار کنید...» ( ایران باستان ج 2 ص 988 ). رجوع به تتنای بخشش شود.

پیشنهاد کاربران