تتلی

لغت نامه دهخدا

تتلی. [ ت ِ ت ِ] ( هندی ، اِ ) هندی چوچی. ( الفاظ الادویه ص 72 ). نوعی سداب که در دفع نوبه بکار میبرند. ( ناظم الاطباء ).

تتلی. [ ت َ ت َل ْ لی ] ( ع مص ) تتبع. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). در پی چیزی شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): تتلیت ُ حقی ؛ ای تتبعته ُ حتی استوفیته ُ. ( اقرب الموارد ). تتلیت ُ حقی حتی استوفیته ؛ ای تتبعته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

تتبع . در پی چیزی شدن

گویش مازنی

/teteli/ لوله ی چوبی جهت خارج کردن پیشاب نوزاد از گهواره

دانشنامه عمومی

تتلی ( انگلیسی: Tetley ) شرکت صنایع غذایی بریتانیایی است، که در سال ۱۸۳۷ تأسیس شد.
عکس تتلی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

ریشه ( تلو ) آن را پیگیری کرد
آن را پیگیری کرد ریشه ( تلو )

بپرس