تتلو

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
تلو (۶۳ بار)

تُلُوّ (بر وزن عُلُوّ) و تِلْوْ (بر وزن حِبْرْ) و تلاوة، به معنای تبعیّت و از پی رفتن است اقرب الموارد گوید: «تلا... فلاناً تلّوا: تَبَعَهِ» راغب گفته: متابعت گاهی به جسم و گاهی به پیروی در حکم است و مصدر آن تُلّو و تِلو می‏آید و گاهی با خواندن و با تدبّر معنی است و مصدر آن تلاوة است. بنابراین، خواندن آیات خدا و تدبّر در آن را از آن جهت تلاوة گویند که متابعت از آنهاست، شخص قارء گویا در پی کلمات و معانی می‏رود. طبرسی در ذیل آیه 44 از سوره بقره فرمود: تلاوت در اصل به معنی تبعیّت است زیرا در خواندن، بعض حروف را به بعضی تابع می‏کنند. فرق تلاوت بت قرائت آن است که قرائت در اصل جمع کردن حروف و تلاوت قرار دادن آنها در پی یکدیگر است. تعبیر راغب در مجمع البیان بهتر است زیرا به تعبیر راغب، قارء در پی کلمات و معانی است و به تعبیر مجمع، قارء آنها را یکی در پی دیگری می‏گذارد، اوّلی اتباع را لازم و دوّمی متعدّی گرفته است. و نیز راغب گوید: تلاوت مخصوص کتب آسمانی و خدائی است و از قرائت اخصّ است هر تلاوت، قرائت است ولی هر قرائت تلاوت نیست گفته نمی‏شود: نامه تو را تلاوت کردم. (پس در قرآن و سایر کتب آسمانی تلاوت و قرائت هر دو اطلاق می‏شود ولی در غیر آنها، فقط قرائت به کار می‏رود). آنوقت درباره آیه گوید چون شیاطین خیال می‏کردند آنچه می‏خوانند از کتب خداست، لذا کلمه «تتلوا» به کار رفته است. در اینجا چند آیه رابررسی می‏کنیم: «تَلیها» به معنی از پی آمدن است. در اینجا کسب نور از آفتاب مطرح نیست. بلکه مراد پشت سر هم بودن این دو مظهر کون است آفتاب با نورافشانی رو می‏کند پس از غروب، ماه پشت سر آن ظاهر شده و نور می‏پاشد و در پی آن، روز می‏آید و آنگاه شب، جانشین روز شده و آفتاب را می‏پوشاند ضمیر «ها» در هر چهار آیه راجع به «الشمس» است. 2- «یتلوه» به معنی در پی او بودن است نه تلاوت. و ضمیر «منه» به «من» موصول بر می‏گردد ایضاً ضمیر «من قبله» و مراد از «اَفَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ» حضرت رسول «صلی اللّه علیه و آله و سلم» است و مراد از «یتلوه شاهد» کسی است که در پی آن حضرت است و به نبوّت او ایمان دارد و گواهی می‏دهد. معنی آیه چنین است: آنکه بصیرت خدائی دارد (و با آن بصیرت می‏داند که این قرآن حق است) و حال آنکه در پی او و با او گواهی هست که بر صدق این مطلب گواهی می‏دهد و قبل از وی (پیغمبر) کتاب موسی که امام و رحمت است آمده، آیا چنین شخص مانند دیگری است؟ و خلاصه آنکه رسول خدا دارای بصیرت خدائی است و شاهدی از خودش وی را تصدیق می‏کند و پیش از او کتاب موسی آمده که نظیر این حقائق را در برداشته است علی هذا این کتاب و رسول، باور کردنی و ایمان آوردنی است. (استفاده از المیزان). در تعیین این شاهد که در آیه آمده اقوال زیادی است گفته‏اند: مراد از شاهد، قرآن، جبرئیل، زبان حضرت که تلاوت می‏کرد... است. ولی در روایات شیعه و اهل سنت هست که شاهد علی بن ابیطالب «علیه السلام» است. عیّاشی در ذیل آیه شریفه از علی بن ابیطالب «علیه السلام» و امام باقر و صادق «علیه السلام» نقل کرده که مراد از شاهد در آیه امیر المؤمنین «علیه السلام» است. از جمله عبداللّه بن یحیی گوید: شنیدم علی «علیه السلام» می‏گفت: درباره هر یک از مردان قریش یک یا دو آیه از کتاب خدا نازل گشته، مردی گفت: یا امیر المؤمنین آنچه درباره تو نازل شده کدام است؟ فرمود: آیه‏ای که در هود است نمی‏خوانی «اَفَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» محمّد «صلی اللّه علیه و آله و سلم» بر بصیرت است از پروردگار خودش و منم شاهد. همین روایت در تفسیر المیزان از الدّر المنثور نقل شده است و در تفسیر برهان 22 روایت در این باره آمده از جمله از حافظ ابو نعیم، و ثعلبی و ابن مغازلی و ابن مردویه و غیره نقل کرده است. نا گفته نماند: اگر با نظر غیر مشوب، به آیه نظر افکنیم خواهیم دید: شاهدی که قرآن را تصدیق کند و از خود آن حضرت باشد، اراده شده است بعید است بگوئیم این شاهد خود آن حضرت و یا زبان مبارک او و یا جبرئیل است. اینها با آیه و ذهن صاف نمی‏سازد بلکه باید این شاهد شخصی باشد از آن حضرت و آن حضرت و آن قهراً با علی «علیه السلام» تطبیق می‏نمود. این قضاوت منصفانه است، ابن کثیر در تفسیر خود گوید: شاهد جبرئیل یا خود آن حضرت است و گفته شده که شاهد علی است و آن ضعیف است و قائلی ندارد و اوّل و دوّم حق است. این قضاوت مبغضانه است زیرا شاهد بودن جبرئیل و یا آن حضرت بت «وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهذ» جور در نمی‏آید. 3- ، مراد از «یَتْلُونَهُ حَقُّ تِلاوَتِهِ» تدبّر در معانی کتاب است و آن حق تلاوت است و ضمیر «به» به قرآن یا حضرت رسول «صلی اللّه علیه و آله و سلم» بر می‏گردد یعنی: آنان که (یهود،نصاری) به آنها کتاب داده‏ایم و آن را تلاوت می‏کنند و به معنایش توجّه دارند، چنین کسانی به قرآن ایمان می‏آورند. 4- ، صافات و زاجرات و تالیات هر چه باشند، دلیل و حدّانیّت خالق‏اند، زیرا لازم است میان قسم و مقسم به تناسبی باشد معنی آیه این است: قسم به صف کشنده‏ها پس قسم به آنهائی که طرد می‏کنند، طردی به خصوص، پس قسم به آنهائی که برای حفظ یکدیگر در پی هم‏اند، واقع این است که خدای شما یکی است. در کتاب آغاز و انجام جهان ص 100،104: صف کشنده‏ها به الکترونهای اتم که در پیرامون هسته صف و گاهی صفهائی کشیده‏اند و پیوسته از مرکز اتم به واسطه نیروئی رانده می‏شوند. و زاجرات به نیروهائی که از درون می‏رانند و از بیرون بر می‏گردانند معنی شده است (به خود کتاب رجوع شود). «تالیات» قهراً به معنای از پی رونده‏ها است و «ذکر» به معنی حفظ است «فَالتّالیاتِ ذِکْراً» پس قسم به از پی روند گانی که برای نگهداری یکدیگر در پی هم می‏روند .به نظر ما ممکن است مراد از صافّات اتم‏های عناصر باشد، کسانی که از عناصر و جدول مندلیف اطلاع دارند می‏دانند که عناصر در طبیعت به طرز عجیبی صف کشیده‏اند مثلاً اتم ئیدروژن یک الکترون و یک پروتون و اتم هلیوم دو الکترون و دو پروتون و دو نوترون دارد. اینها صف کشندگان عجیبی هستند که تمام موّاد طبیعی از آنها به وجود آمده است و اگر در پی یکدیگر نباشد و هم دیگر را حفظ نکنند نظم عالم از هم خواهد پاشید. ممکن است بگوئیم «زاجرات»اند یعنی یکدیگر رامنع و طرد می‏کنند با آنکه با اتمهای دیگر ترکیب می‏شوند و اشیاء را به وجود می‏آورند ولی در ترکیب شدن موجودیّت خود را از دست نمی‏دهند تا به تدریج همه اتمها به یک شکل در نیاید و جهان از نظم نیافتد. و شاید: این ذرّات یک نوع شعور دارند و برای یاد آوری وظیفه خود در پی یکدیگر روانند و معنی «فَالتّالِیاتِ ذِکراً»: قسم به آنهائی که برای یادآوری وظیفه خود تالی هم‏اند. حتماً و یقیناً باید معنی آیات فوق چنین چیزها باشد، نه ملائکه که با الف و تاء جمع بسته نمی‏شوند زیرا در این صورت مؤنث خواهند بود و قرآن مؤنث بودن آنها را صریحاً ردّ کرده است ، بعید است بگوئیم مراد از صافات، صفوف نماز جماعت و یا صفوف مجاهدین است، زیرا گذشته از این که با «اِنّ اِلهَکُمْ لَواحِدُ» تناسبی ندارد (معنی این می‏شود قسم به صفوف جماعت در نماز، خدای شما یکی است) وآن وقت لازم بود گفته شود «و الصّافون صفاً» در بیان نماز جماعت و میدان جنگ چه عجب مردان به کنار رفته و زنان در عنوان «و الصّافات» آمده‏اند؟!! یکی از بزرگان در تفسیر خود احتمال داده که مراد از صافّات، تالیات ملائکه باشند. و از جمله شواهدی که آورده که ملائکه خودشان گفته‏اند: مائیم صف کشندگان مائیم تسبیح گویان. و آنوقت فرموده: ضرری نیست که وصف ملائکه در صافّات و زاجرات و تالیات با الف و تاؤ جمع بسته شده زیرا موصوف آنها جماعت و تأنیث لفظی است. جواب این سخن آنست اَوّلاً ظاهر آیه نشان می‏دهد که «اَنّا لَنَحْنُ الصّافّونَ» قول جن است نه ملائکه به آخر سوره رجوع شود در آنجا سخنی از ملائکه نیست و ماقبل آیات درباره جنّ است. ثانیاً چرا اعتبار تأنیث لفظی در ، و غیره به میان نیامده است؟ وانگهی ملائکه اولوالعقل‏اند، در صفت مذکر لایعقل الف و تاء می‏آورند مثل مرفوعات، منصوبات و مجرورات و الایام الخالیات، در قرآن محلّی نداریم که صفت مذکّر عاقل با الف و تاء آمده باشد (مگر آنکه بگوئیم: مراد از معقّبات در آیه حتماً ملائکه است.) گذشته از اینها: آن وقت معنی این خواهد بود: قسم به ملائکه‏ها خدای شما یکی است. مشکل است بگوئیم قرآن بر مشرکین مکّه و به عموم جهانیان با این کیفیّت مطلبی القاء کند.

پیشنهاد کاربران

آخرین تناسخ روح آدم در بدن انسان
King
سلطان
تتلو گفته میشه که مهربان و نگران تتلیتیا هست.
سلطان پیشوا رهبر بزرگ
ی کوچه همیشه کج
سلطان، بهترین خواننده ی عالم، نابغه. . .
نقش های زندگی فقط طرح های مشکی کمبود

تتلو اسم یک خواننده زیر زمینی است و به معنای "این" هم هست
بهترین رپر
نیوفیس باز
هر روز با یه نفره
به گفته ی امیر تتلو جون ، تتلو یعنی این
سلطان عشق امیر تتلو
بهترین خواننده ی دنیا و جهان
حاجی من سلطان خودشه شیر خرشه لامثب
تتلو :این
تتلو به معنا ی این است
مانمیتوانیم در مورد این ادم غضاوت کنیم
تتو های رو بدن تتلو هم به هوادارش بستگی داره
تتلو یعنی هیچی یه لقب ساده و همینطوری که خودش ساخته و با فامیلش یکسان هست مقصودلو : تتلو
تتلو یعنی اینtataloo
به معنای به جنگل پر از وحشی اما پاک خب انبوه گفته ی خود ا میرم
امیر حسین مقصودلو معروف به تتلو خواننده ایرانی است وی در سبک های رپ پاپ و ریتم اند بلوز فعالیت می کند
او یکی از اولین خواننده ریتم اند بلوز بود ، او فعالیت هنری خود را در سال ۱۳۸۲ آغاز کرد

...
[مشاهده متن کامل]

وی آهنگ هایی با خواننده های معروف همچون پیشرو ، آرمین 2afm، تهی و. . . در کارنامه هنری خود دارد
وی اکنون در خارج از ایران اقامت دارد .

تابو به معنی : این است
این همون چیزیه که امیر حسین مقصود لو تو صفحه اینستاش گف
سطان تتلو شیر خرشه هع. . .
امیر تتلو امروز در ترکیه دستگیر و جهت رسیدگی به پرونده سیاسی اش محاکمه میشود. 08/11/1398
لقب امیر حسین مقصودلو ( تتلو ) که بهترین و باحال تری خواننده هست
نحیب و شریف

لقب هنری" امیرحسین مقصودلو" بهترین خواننده ایران که به "تتلو" معروف است

لقب امیرحسین مقصودلو است .
به گفته خود امیر خان مقصودلو این عبارت به معنی "این" می باشد . . .
این لقب ابتدا به دلیل تتو های بی شمار بر روی بدن آقای مقصود لو خواننده سبک های رپ، راک ، هیپ هاپ، غمگین شاد ، احساسی ، سیاسی و. . . بصورت تتولو به کار می رفت و سپس و تتلو تغییر یافت
تتلو یعنی :این
تتلو:این
به گفته خود امیر تتلو در صحفه اینستاگرامش تتلو به معنای این ،
است
تلو: خوان
این واژه از قرآن برداشته شده است!
( ( وَ ما کُنتَ تَتلو مِن قَبلِهِ ) ) >>> پیش از آن هیچ نوشته ای نمی خواندی ( سوره عنکبوت/آیه ی 48 )
که برای راحتی و خوش آهنگی کار به ( تَتَلو ) تغییر شکل داده است.
معنی: خواننده، آواز خوان و. . .

به گفته خود امیرخان تتلو یعنی "این"
به خود شخص امیرحسین مقصودلو تتلو گفته میشه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس