تتبیب

لغت نامه دهخدا

تتبیب. [ ت َ ] ( ع مص ) هلاک کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( صراح ). هلاک کردن کسی را. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ) ( منتهی الارب ). || زیان و هلاکی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || تباً لک گفتن کسی را. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ): تباً تتبیباً، بطریق مبالغه است ؛ یعنی بسیار هلاکی باد او را. ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَتْبِیبٍ: هلاک کردن - قطع
ریشه کلمه:
تبب (۴ بار)

«تَتْبیب» از مادّه «تبّ» به معنای استمرار در زیان است و به معنای هلاکت و نابودی نیز آمده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس