تتأن

لغت نامه دهخدا

تتأن. [ ت َ ءُ ] ( ع مص ) حیله و فریب کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تتأن صید؛ خدعه و فریب دادن آن چنانکه آمدن شکارچی گاه از این طرف و گاه از آن طرف. ( قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ). آمدن شکار را گاه از چپ و گاه از راست آن.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به تثاءُن شود.

فرهنگ فارسی

جسم کل که جرم فلک نهم باشد و آن را تنائید و تنبد و تنتن و تن سالار گویند .

پیشنهاد کاربران