لغت نامه دهخدا
تت. [ ت ِ ] ( اِخ ) شط کوچکی است در جنوب فرانسه که از پیرنه شرقی سرچشمه گرفته وارد دریای مدیترانه میشود و صد و بیست هزار گز طول دارد.
تت. [ ت ُ ] ( اِخ ) مرکز بخشی در شهرستان «دیپ » است که در ایالت «سن مارتیم » و بر کنار راه آهن «رون » به «دیپ » واقع است و 720 تن سکنه دارد.
فرهنگ فارسی
مرکز بخشی در ناحیه دیپ است که در ولایت ین مارتیم و بر کنار راه آهن رون به دیپ واقع است .
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
( تَت (تحت) ) تخت؛ صاف؛ راحت
دانشنامه عمومی
تت (مجارستان). تِت ( به مجاری: Tét ) یک سکونتگاه مسکونی در مجارستان است که در دیور - موشون - شوپرون واقع شده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: تت (مجارستان)
پیشنهاد کاربران
تت=Tot
درزبان لکی به معنای کسی که نمی تواند خوب وراحت صحبت کند وزبانش می گیرد ، الکن.
درزبان لکی به معنای کسی که نمی تواند خوب وراحت صحبت کند وزبانش می گیرد ، الکن.
به کوهی که بالای آن با وجود بلند بودن نسبت به اطرافش صاف وتخت با شد
( تت شهره میر ) نام منطقه ای عشایری در شهرستان دهلران می باشد
در استان ایلام چندین منطقه به نام ( , ( تت ) و پا تت وجود دارد.
( تت شهره میر ) نام منطقه ای عشایری در شهرستان دهلران می باشد
در استان ایلام چندین منطقه به نام ( , ( تت ) و پا تت وجود دارد.