تبیعا

لغت نامه دهخدا

تبیعا. [ ] ( اِخ ) بنا بنقل خواندمیر یکی از دو پسر موسی کلیم اﷲ: در سن سی سالگی باستصواب آسیه جمیله ای را در حباله نکاح درآورده ، آن جناب را از آن منکوحه دو پسر در وجود آمد: خرشون و تبیعا. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 83 ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَبِیعاً: تابع -پیگیر و دفاع کننده
ریشه کلمه:
تبع (۱۷۴ بار)

«تَبِیع» به معنای «تابع» و در اینجا اشاره به کسی است که به مطالبه خون و خون بها برمی خیزد و دنبال آن را می گیرد.

پیشنهاد کاربران

الإسراء
أَمْ أَمِنتُمْ أَن یُعِیدَکُمْ فِیهِ تَارَةً أُخْرَىٰ فَیُرْسِلَ عَلَیْکُمْ قَاصِفًا مِّنَ الرِّیحِ فَیُغْرِقَکُم بِمَا کَفَرْتُمْ ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَکُمْ عَلَیْنَا بِهِ تَبِیعًا
ﻳﺎ ﺍﻳﻤﻦ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ، ﭘﺲ ﺗﻮﻓﺎﻧﻲ ﺳﺨﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﻳﮓ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺳﺘﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻲ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﻏﺮﻗﺘﺎﻥ ﻛﻨﺪ ؟ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻛﺎﺭ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﭘﻲ ﮔﻴﺮ ﻭ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﻳﺎﻓﺖ . ( ٦٩ )
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس