تبهر. [ ت َ ب َهَْ هَُ ] ( ع مص ) پر گردیدن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || روشن شدن ابر. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
تبحر = در امری علم بسیار داشتن / تسلط / استادیتبهر = پُر گردیدناستادی یا خبره در کار ماهر بودنتبهر از مهارت می آید یعنی استادی یا مهارت در کاری داشتناستادیوارد بودن به کاری+ عکس و لینک