تب لت

گویش مازنی

/tab lat/ از انواع بازی های بومی استوسیله ی بازی عبارت است از: یک عدد لت(تخته های کوتاه مستطیل شکل که بام پوش خانه های ییلاقی در جنگل های میان بندپرتاس البرز است)یک عدد توپ و کاینه که همان زمین بازی به طول بیست تا سی متر استبازیکنان این بازی شش یا هشت نفر می باشندشیوه ی بازی به این صورت است که لت را در وسط کاینه(زمین بازی) می کارنددو دسته در دو طرف آن قرار می گیرندپس از قرعه کشی(آفتاب وضو) دسته ی شروع کننده ی بازی معلوم می شودیک نفر از دسته ی اول (شروع کننده ی بازی) جدا شده، در حالی که سعی می کند از خطی که پیش پای هر دسته کشیده شده تخطی نکند، با توپ لت را هدف گیری می کندهمین طور یک نفر از دسته ی مقابل از ردیف دسته اش جدا و آماده ی پرتاپ توپ می شودهرکدام از این دو، که لت را مورد هدف قرار ندهدبازنده اعلام شده و در اصطلاح(سیک یا بازنده) شده و باید از دور بازی کنار رودسپس بازیکن دیگری پس از این دو از میان دسته اش جلو آمده، توپ را به لت می زندسرانجام دسته ای که بازیکنان مقابلش را کاملا سیک کند، برنده بازی شده و بر دوش بازنده ها سوار می شود و در عرض کاینه(میدان بازی) سواری می گیردنگاه شود به: پرتاس

پیشنهاد کاربران

تخته هوشمند
رایانک
تبلت به رایانه تختی که با ایما و اشارهٔ سر انگشت کاربرِ آن کار می کند گفته می شود؛ از آنجایی که
برابر پارسی ایما و اشاره = نمار، نشان دادن
می توان برای تبلت واژه های زیر را برگزید:
تبلت: نمار رایانک
...
[مشاهده متن کامل]

تبلت: رایانک تخت نماری
تبلت: لوحه هوشمند نماری
تبلت: نشان رایانک
تبلت: نمار لوحه
تبلت: نشان لوحه هوشمند
تبلت: لوحه هوشمند سر انگشتی

رایانه لوحی که اندازه آن از 5تا7 اینچ است.
( واژۀ پیشنهادی کاربران ) پَلمَک. گونه ای رایانۀ کوچک که در کف دست ( به انگلیسی palm ) جا می شود. �پلمه� واژه ای پارسی است که در دهخدا نیز آمده است.
تبلت = یکی از دیرینه ترین واژگان آریایی که به دال همسایی با زبان لاتین و بهره گیری لاتین زبانان از دو واژه تب ( tap ) , ( let ) ساخته شده
ریشه یابی واژگان تب لت
تب یا تپ در تب کردن / سرتب زدن ( ضربه به سر ) / تپیدن ( ضربان یا همون ضربه ) / تپه ( برامده ) / توپ ( بسیار برامده = نگر گرد شدن و کروی شدن است ) و . . . آمده پس تب یا تپ ریختیست از ضربه زدن و درنتیجه برامدگی در آن.
...
[مشاهده متن کامل]

لت یا let در واژگانی چون لت و لانگ ( عرض و طول ) لت و پار ( عریض کردن و فرش کردن یارو ) دیده می شود پس لت که در لیته ( نوعی ترشی ) نیز آمده به چم بسیار له شده می باشد که ثمر آن عریض شدن و مسطح شدن است از همین رو همچنان جاهایی رو داریم بنام لته مانه تنگه لته که به چم تنگه عریض یا هموار می باشد پس تبلت از درهم امیختن ایندو به چم لوح ضربه ای بدست امده که این واژه به طور تام اریاییست - افسوس برای فرهنستان زبان فارسی که ریشه یابی را بلد نیستند و تنها به برگردان واژگان رو آوردند اقایانی چون دکتر . . . . و . . . و . . . .
تبلت = لوح فشارشی زبان و فرهنگستان فارسی برگردان شده نادان از اینکه خود تبلت اریایست
تبلت = لت تبی = مسطح ضربه ( تب ) پذیر که با تب زدن روی ( لیت یا لت=صفحه ) آن کار میکند.
این واژه ثمر 5 سال کاوش شخصی بنده می باشد امیدوارم کمکی در رشد زبان کشورم داشته باشم.

رایانک
( مصوب فرهنگستان )
رایانِش ( کوتاه گشته ی رایانک مالشی )
رایپلمه ( raypəlme )
رای ( کامپیوتری، الکترونیکی ) پلمه ( لوح، تبلت )
خود اندروید موقعی که می خواید تبلت رو خاموش کنید می نویسه رایانه لوحی
انگلیسی ش tabletترجمه ش میشه:
معنی: تخته، لوحه، لوح، قرص، صفحه، ورقه
معانی دیگر: ( سنگ یا فلز یا تخته چوب مسطح ) لوح، تابلو، پلمه، سنگ نبشته، ( دارو ) قرص، حب، پلاک، دیوار نگاشت، کتیبه، دفتر، دفترچه، دفتر رسم یا نقاشی، ( انگلیس ) دانه ی آبنبات، حب نبات، بر لوح نوشتن
تب لت : رایانک مالشی بعضی از این واژه های مصوب فرهنگستان واقعا خنده دار
من نمی دانم این واژه ها را از کجاشون در می اورند
تب لت، تب لت دیگه معادل فارسی نداره
رایانک مالشی😂😂
رایاچه
چیزی شبیه به گوشی موبایل اما بزرگتر است.
تب لت:رایانه لوحی، رایانه تختی
رایانه لوحی، رایانک، آیپد و . . .
رایانک بساوشی ( بساوش از ریشه بسودن و بساوایی به معنای لمس و ملامسه )
رایانچه
قرص
رایانک مالشی

وسیله ای که عمدتاً به جهت استفاده از اینترنت، بازی و سرگرمی و بعضی کارهای تبلیغاتی و تخقیقاتی استفاده می شود و با سیستم تاچ یا لمسی کار می کند. از سیستم عامل هایی که برای این وسیله استفاده می شود می توان
...
[مشاهده متن کامل]
سیستم عامل انحصاری iOS برای شرکت آمریکایی Apple و Android برای دیگر شرکت ها از جمله سامسونگ ( Samsung ) که متعلّق به کشور کره ی جنوبی است را نام برد.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس