تبقی

لغت نامه دهخدا

تبقی. [ ت َ ب َق ْ قی ] ( ع مص ) زنده و باقی گذاشتن. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نگه داشتن. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تبقیةشود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَا تُبْقِی: باقی نمی گذارد
ریشه کلمه:
بقی (۲۱ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس