تبعیض قائل شدن


معنی انگلیسی:
discriminate, favor

مترادف ها

discriminate (فعل)
تبعیض قائل شدن، با علامیمشخصه ممتاز کردن

forejudge (فعل)
تبعیض قائل شدن، از پیش قضاوت کردن

پیشنهاد کاربران

جدایی انداختن میان دو چیز: تبعیض قایل شدن میان دو چیز.
بوس به همه.
خاصه خرجی کردن. [ خاص ْ ص َ / ص ِ خ َ ک َ دَ] ( مص مرکب ) استثناء گذاردن. تبعیض قائل شدن. بعضی از افراد یک نوع را بر افراد همان نوع ترجیح دادن.
خاصه خرجی کردن
استثناء گذاردن.

بپرس