تبعات

/taba~At/

مترادف تبعات: پیامدها، عواقب، نتایج

برابر پارسی: پیامدها

لغت نامه دهخدا

تبعات. [ ت َ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ تبعة. عاقبتهای بد: و هرگاه که متقی در کار این جهان گذرنده تأملی کند... دنیا را طلاق دهد تا از تبعات آن برهد. ( کلیله و دمنه ). رجوع به تبعه شود.

تبعات.[ ت َ ب َ ] ( ع اِ ) پیروان. || لوازم چیزی. || گاهی مراد از عقوبات معاصی باشد. || تبعات اقتحام ؛ کنایه از رنجها و مشقتها . ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع تبعت ( تبعه ).۱- نتایج و عواقب . ۲- عقوبتهای معاصی جزای گناهان .
پیروان یا لوازم چیزی یا گاهی از عقوبات معاصی باشد .

فرهنگ عمید

= تبعت

پیشنهاد کاربران

دستاورد. پیایند:تبعات.
تبعات = عواقب - پیامدها - عواقب - نتایج
The Greek Foreign Ministry has issued a statement criticizing Iran, saying the seizure of the oil tankers would have negative consequences for Iran : وزارت خارجه یونان با صادر کردن بیانیه ای از ایران انتقاد کرده که این توقیف نفت کش ها تبعات منفی برای ایران به دنبال خواهد داشت.
...
[مشاهده متن کامل]

عاقبتهاى شوم و بد

بپرس