تبطیح. [ ت َ ] ( ع مص )سنگریز انداخته پاکوب و برابر کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ریختن سنگریز در جایی و آن را برابر و مسطح کردن. ( ناظم الاطباء ): بطح المسجد؛ القی الحصی فیه و وثره. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). و فی الحدیث : فاهاب بالناس الی بطحه ؛ ای تسویته. ( اقرب الموارد ).