تبطش. [ ت َ ب َطْ طُ ] ( ع مص ) تبطشت الرکاب باحمالها؛ مانده گردیدند تا اینکه جنبیدن نتوانند. ( منتهی الارب ). مانده گردیدند شترسواران تا اینکه جنبیدن نتوانستند. ( ناظم الاطباء ).